نکاتی پیرامون انتخابات و توضیحاتی راجع به دو پست قبلی
|
| ||
دیروز شمارش آراء حوزه ی انتخاباتی تهران نیز به پایان رسید و پنج نماینده از مجموع سی نماینده ای که باید به مجلس راه پیدا کنند مشخص شدند و البته تکلیف پنجاه تن از کاندیدا ها نیز در دور دوم انتخابات معلوم خواهد شد.
خوشبختانه بسیاری از کسانی که به دور دوم مجلس راه پیدا کرده اند از افراد قابل و اصلحی هستند که شایسته ی راهیابی به مجلس شورای اسلامی میباشند و انتخاب این افراد توسط مردم در انتخابات گذشته نشانه ی درایت سیاسی و هوش سیاسی ملت عزیز ماست.
نکته ی جالب توجه دیگر در انتخابات گذشته این بود که با وجود تحریم انتخابات از سوی جماعت اطلاح طلبان ، حضور گسترده ی مردم در انتخابات نشانه ی این است که گرایش های موجود میتوانند پاسخگوی تنوع فکری و سیاسی مردم باشند و حتی اگر اصلاحات هم نباشد آب از آب تکان نمی خورد.
بیانیه ی جنبش عدالتخواه دانشجویی پیرامون انتخابات برگزار شده
پ.ن:
و اما چند نکته پیرامون مباحث مطرح شده در دو پست قبلی را ضروری میدانم هرچند که مباحث خیلی واضح بود اما گویا یکی دو نفر از دوستان و البته یکی از مغرضان متوجه منظور بنده نشده اند.
اولا منظور بنده از افتضاح انتخاباتی دقیقا به معنای رفتار غلط و غیر اخلاقی انتخاباتی توسط اعوان و انصار لیست هوالمطلوب بود و نه به معنای انتقاد و سرزنس نسبت به انتخابی که مردم داشته اند چرا که زیر سوال بردن عقل جمعی عاقلانه نیست اما میتوان از راهبرد هایی که موجب هدایت این عقل جمعی به سوی خاصی شده است شکایت کرد و منظور بنده هم دقیقا انتقاد از این شیوه ی غلط هدایت افکار عمومی و بهره برداری از اعتماد مردم بوده است و در این انتخاب حرجی بر خود مردم نیست.
دوم اینکه منظور بنده از انتخاب گله ای به معنای لیستی رای دادن و انتشار لیست های ساندویچی و ترغیب کردن مردم به دادن چنین لیست هایی بدون عرضه ی معیار ها و ملاک های انتخاب و تطبیق این ملاک ها و معیار ها بر کاندیدا های مورد نظر بود. و همانطور که گفتم منظور از انتخاب گله ای توهین به انتخاب مردم نبوده و نیست و صرفا رویه ی دادن رای های لیستی را زیر سوال میبرد.
سوم اینکه بنده در متن اول و دوم سخنانی از رهبر و امام ذکر کردم و این سخنان عین سخنانایشان است و نقل به مضمون هم نیست و تفسیری اراده نشده که یکی از مغرضان در وبلاگ خود اعلام کرده اند که ما سخنان را تفسیر به رای کرده ایم و بنده رو در کمال بی ادبی و متکبرانه بی سواد خطاب کردند که البته باید به ایشان گفت خوب است دانشگاه ازاد درس میخوانید وگرنه خودتان را علامه ی دهر حساب میکردید. و اینکه سخنان ذکر شده اینقدر واضح هست که بیانگر منظور خود باشد و نیازی به تفسیر نیست.
چهارم اینکه بنده در وبلاگ یکی از دوستان نظری دوستانه دادم و انتظار داشتم پاسخی هم که میدهد دوستانه باشد اما ایشان با سانسور نظرات بنده و انتشار نظرات این فرد مغرض به بحث ها دامن زدند و بهانه را دست همین انسان مغرض دادند تا هرچه از دهانش در می اید به بنده بگوید.بنده یک انتقاد دوستانه کردم که در مورد رای دادن به فلان شخص باید دقت و تحقیق بیشتری میکردی و ایشان گفتند بنده بنا به وسعم تحقیق کردم و حرجی بر من نیست و بنده هم هرچند پاسخ ایشان محافظه کارانه بود ،پذیرفتم و دیگر چیزی نگفتم اما...
پنجم اینکه بنده در دو پست قبلی به هیچ عنوان نیت و قصد نقد سازمان بسیج یا نهاد سپاه را نداشتم و تنها از استفاده ی ابزاری یکی دو نفر از آبرو ، عنوان و جایگاه این دو نهاد انتقاد کردم و ایضا از استفاده ی ابزاری این چند نفر از اعتماد مردم به این دو نهاد.ولاغیر
و نکته ی آخر اینکه : وقتی بنده نظرم رو در وبلاگ دوستم بیان میکنم این بحث کاملا دوستانه و البته فقط و فقط خطاب به مدیر همان وبلاگ است و ربطی به کسی ندارد ولکن یکی از مغرضان با به راه انداختن بحث های خاله زنکی و انجام رفتار های زنان کوچه نشین که برخواسته از عدم سلامت روانی شان است خود را به میان بحث انداخته و با عدم فهم صحیح خود اوضاع را به هم ریخته و موجبات دلخوری دوستان بنده رو فراهم کرده که باید به این فرد بگویم این رفتار های ناشایست اخلاقی را ترک کند که : زنان کوچه نشین عروس شیطانند اینجا

مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد؛ ما از سرنگونی نمی ترسیم، از انحراف میترسیم!